سلام
این بار  شعر زیبایی ازدکتر حشمت الله قلی پور در حمایت ازتمام مظلومان بخصوص 
فلسطین بدستمان رسید.ایشان مهمان "پارک شهر" شدندو این سروده را بطور 
اختصاصی برای انتشار دروبلاگ "پارک شهر" دراختیار ما قرار دادند تا درفضای مجازی 
با مخاطبانش،هم نوا شود. کپی وانتشارآن توصیه میشود. 
...........................................................................
ازل فامم،ابد رنگم ،عجب آغاز وفرجامی
 من از جنس تبارک بودم و این ننگ وبدنامی
الستی کردم وآخر، هبوطی چاره ماشد
 نماد میوه ای، خط ممیز بر دو دنیا شد
تبارک گوی ما گشتی، چرا بالیده ای برما
 چه چیزی دارد این وحشی، چه چیزی دیده ای در ما
عجب دنیای بد رنگی،عجب داغی ،عجب ننگی
نفس سنگین می پیچد،دراین سینه به دلتنگی
چگونه می شود روشن، سیاهی فضای تو
و این رنگ تعفن ، کی شود پاک از هوای تو
من از برگان پائیزی، فروغ مرگ می بینم
من از میلاد هر باغی ، فرود برگ می بینم
طلوع نحس شیون ها،پیاپی پشت هر صحرا
شب و آوار و یک سفره،خیال مادری تنها
شماتت می کند ما را،دو چشم کودکی زیبا
لِه و خونین و وخاک آلوده،در آغوش آهنها
پدر با قامت خُردش،و مادر قلب صد پاره
جنازه دیدن عادت شد،برای نسل آواره
شرر می بارد از خاکت،همه تزویر و خودخواهی
چه بارم جز نم اشکی، چه آرم جز تب آهی
اگر رنگ عدالت را نبیند، چشم بی تابی
نگیرد معنی زیبا، نه آفتابی، نه مهتابی
و دشمن نفرت انگیز است وقلبی آتشین دارد
تناسل در پلیدی ها،تعلق بر زمین دارد
نیاکانی چنین وحشی، عجب نسل شرر باری
دو صد لعنت بر این نطفه،که زاید طفل خونخواری
درود بر غیرت دشمن،که پشت یکدگر هستند!
واین بی غیرتان ما ، کمر از ما بشکستند 1
اگر ناموس می جوئید، بیا آوار بردارید
اگر هم عافیت خوئید، که بذر ننگ می کارید
شب تاریک وبیم  مرگ وچشمانی به در مانده
کجا دانند حال ما،بلا جویان درمانده
چکد بر شهپر قدسی، نم اشک خدا هر دم
رسد آوای پیروزی، ز نای کربلا، هر دم 2
ببوسد سرو رعنایی،حریم ابر خرسندی 3
زند بر چهره نازش، همیشه برق لبخندی.
                                                     حشمت الله قلی پور        h. gholipour
.........................................................
1-نظاره گران خاموش 
2-تنها راه کار مبارزه با ظلم یعنی درس گرفتن ازحماسه عاشورا وکربلا
3-بوسه شهید