پارک شهر parkeshahr

سایت فرهنگی ، ادبی،اجتماعی ................ "روزمره گی آفت است. سعی کنیم هر روز یک کلمه جدید بیاموزیم."

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

شعر "سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی" ریشه در تاریخ مشروطه

 پرونده صفحه ای از تاریخ مبارزات مردم ایران در برابر استبداد که با این شعرمعروف ، در حافظه تاریخ ماندگار شد :

  ابتدا مختصری از این رویداد و افراد مرتبط با آن را بخوانید و بعد می توانید برای مطالعه و آگاهی بیشتر به" ادامه مطلب" مراجعه کنید:



«لافایت آمریکایی ایران» و «شهید‌‌ آمریکایی جنبش مشروطه ایران» هوارد‌‌ باسکرویل؛ ﻣﻌﻠﻢ ۲۳ ﺳﺎﻟﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩ‌ﺭ ﭘﺎﯾﯿﺰ ۱۹۰۸ ﺑﻪ ﺩ‌ﻋﻮﺕ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻤﻮﺭﯾﺎﻝ ﺗﺒﺮﯾﺰ برای ﺗﺪﺭﯾﺲ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪ. ﻭﺭﻭﺩ‌ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﻘﺎﺭﻥ ﺑﺎ ﺩ‌‌ﻭﺭﻩ‌ﺍﯼ ﺑﻮﺩ‌ ﮐﻪ ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﯽ‌ﺷﺎﻩ قاجار ﺩ‌ﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ، ﻣﺠﻠﺲ را ﺑﻪ ﺗﻮﭖ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺸﺮﻭﻃﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﭼﯿﺪ ﻭ ﺩ‌ﻭﺭﻩ ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩ‌ ﺻﻐﯿﺮ ﺭﺍ ﺩ‌‌ﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﮐﺮﺩ‌. ﺑﺎﺳﮑﺮﻭﯾﻞ ﺩ‌ﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺩ‌ﺭﺱ ﻣﯽﺩ‌ﺍﺩ‌، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ‌ﺍﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻭ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺷﺮﯾﻒﺯﺍﺩ‌ﻩ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﯿﻦ‌ﺍﻟﻤﻠﻞ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ.

ﺩ‌ﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺩ‌ﻭﺭﺍﻥ ﻣﺮﺩ‌ﻡ ﺗﺒﺮﯾﺰ ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺳﺘﺎﺭﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﻗﺮﺧﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻋﺎﺩ‌ﻩ ﻣﺸﺮﻭﻃﯿﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩ‌ﻧﺒﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺣﻮﺍﺩ‌ﺙ ﺩ‌ﺳﺘﻪﺍﯼ ﺩ‌ﺭ ﺗﺒﺮﯾﺰ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻓﻮﺝ ﻧﺠﺎﺕ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪ. ﺑﺎﺳﮑﺮﻭﯾﻞ ﮐﻪ ﺩ‌ﻭﺭﻩ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺭﺍ ﺩ‌ﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺩ‌ﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ‌، ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩ‌ﺵ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺎﻟﯽ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﺮﺩ‌ﮔﺎﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻣﺸﻖ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ‌. ﺩ‌ﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﯾﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﺳﯿﺪ ﺣﺴﻦ ﺷﺮﯾﻒﺯﺍﺩ‌ﻩ ﺩ‌ﻭﺳﺖ ﻭ ﯾﺎﺭ ﻧﺰﺩ‌ﯾﮏ ﺑﺎﺳﮑﺮﻭﯾﻞ ﭼﻨﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻨﻘﻠﺐ ﮐﺮﺩ‌ ﮐﻪ ﺩ‌ﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻫﻤﺴﺮ ﮐﻨﺴﻮﻝ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ‌ ﺍﺯ ﺻﻒ ﻣﺸﺮﻭﻃﻪﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺟﺪﺍ ﺷﻮﺩ‌، ﺿﻤﻦ ﭘﺲ ﺩ‌ﺍﺩ‌ﻥ ﭘﺎﺳﭙﻮﺭﺗﺶ ﮔﻔﺖ: ﺗﻨﻬﺎ ﻓﺮﻕ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ‌ﻡ، ﺯﺍﺩ‌ﮔﺎﻫﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻕ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ. ﺍﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩ‌ﺭ ۳۰ ﻓﺮﻭﺭﺩ‌ﯾﻦ ۱۲۸۸ ﺩ‌ﺭ ﻧﺒﺮﺩ‌ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ نیروهای استبداد ﻭ ﻓﻮﺝ ﻧﺠﺎﺕ ﺩ‌ﺭ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺷﻠﯿﮏ ﮔﻠﻮﻟﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ. ﻣﺮﮒ ﺑﺎﺳﮑﺮﻭﯾﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺒﺮﯾﺰﯼﻫﺎ ﺳﺨﺖ ﻧﺎﮔﻮﺍﺭ ﺑﻮﺩ‌، تشییع ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺑﺎﺷﮑﻮﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺩ‌ﺭ ﺗﺒﺮﯾﺰ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ‌ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩ‌ﺭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ آشوریان ﺗﺒﺮﯾﺰ ﺩ‌ﻓﻦ ﮐﺮﺩ‌ﻧﺪ. مشهور است که این رباعی برای او سرود‌ه شد‌ه است که او را  "گل سرخ نصرانی" تشبیه کرده است:

سیصد‌ گل سرخ و یک گل نصرانی/    ما را ز سر برید‌ه می‌ترسانی/ 

ما گر ز سر برید‌ه می‌ترسید‌یم/     د‌ر مجلس عاشقان نمی‌رقصید‌یم/...

---------------------------------------------------------

سیصدگل سرخ و یک گل نصرانی

مارا زسر بریده میترسانی؟

  ما گر ز سر بریده می ترسیدیم


در محفل عاشقان نمی رقصیدیم

در محفل عاشقان خوشا رقصیدن

دامن ز بساط عافیت برچیدن

در دست سر بریده ی خود بردن

در یک یک کوچه کوچه ها گردیدن


هرجا که نگاه میکنم خونین است

از خون پرنده ای گلی رنگین است

در ماتم گل پرنده میموید و گل

از داغ دل پرنده داغ آجین است


فانوس هزار شعله اما در باد

می سوزد و سرخوش است و چین واچین است

یعنی که به اشک و مویه... خود گم نکنید

از عشق هر آنچه می رسد شیرین است


در آتش و خون پرنده پر خواهد زد

بر بام بلند خانه پر خواهد زد

امشب که دوباره ماه بالا آمد

می آید و باز پشت در خواهد زد


یک ساقهٔ سبز در دلم خواهد کاشت

مهتـــاب بر آن شبنم تـر خواهد زد

صد جنگل صبح در هوا می شکفد

خورشیـــــد به شاخه ها شرر خواهد زد

شاعر: محمد اصفهانی 

قابل توجه اینکه :

این شعر ... برگرفته از شعر زنده یاد میرزا آقا خان کرمانی، است ... یعنی همان کرمانی دلاور، 

که در کنار دیگر آزادمرد کرمان، زنده یاد شیخ احمد روحی، در راه آزادی و اعتلای ایران، سر 

داد....یعنی سرش را بُریدند:

«....دو ساعت از شب گذشته، در باغ محمّدعلی میرزا، آنها را یکی یکی آوردند و زیر درخت 

نسترن، سر بُریدند و خودِ محمدعلی شاه در بالاخانه نشسته بود و تماشا می کرد...» 

[باستانی پاریزی، شاهنامه آخرش خوش است]

و الحقّ هم که این شعر او، چه وصف الحال اوست...

آفتاب به سر درخت ناربندان است

عاشق به میان کوچه سرگردان است

سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی

ما را ز سر بریده می ترسانی؟!...

ابروی کشیده تو را سنجیدیم

شمشیر نشان دادی و برقش دیدیم

تا ظن نبری که ما به خود لرزیدیم:

گر ما ز سر بریده می ترسیدیم

در کوچه عاشقان نمی گردیدیم

در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم                  

      


برای آگاهی از دیگرمطالب این پرونده به ادامه مطلب مراجعه کنید

ادامه مطلب...
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۴۳ ۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد رضا ندیم پور

میلاد حضرت ولیعصر عج

    میلاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را تبریک عرض میکنیم

۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۱۹ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد رضا ندیم پور